مجموعه ایی جدید از اس ام اس های عاشقانه
گرچه جدا از تو ولی ، همیشه با تو زیستم
من و تویی نکن که من ، کسی به جز تو نیستم . . .
یعنی گلی که بر سر شاخه ببویمت؟
یا آن شراب نابی و باید بنوشمت؟
اصلاً چه حرفهای مفت که در شعر می زنند!
باید تو را بغل نموده و محکم ببوسمت!
وقتی هستی
همه ی هستی ام را
با لبم
می گذارم روی شانه ات . . .
وقتی دلت با من نیست ، بودنت مشکلی را حل نمی کند . . .
چی باعث میشه یادم بیفتی !؟
به همه بفرست جوابای جالب میگیری !
(اول جواب من )
دیوار ها هم عاشق میشوند، یادگاری ننویسید اگر قصد برگشتن ندارید . . .
به دام آن دو زلفانت اسیرم / غم هجرت نموده سخت پیرم
بود این آخرین حرفم دم مرگ / الهی [... جان] توبمانی من بمیرم . . .
دل کندن اگر کار آسانی بود ، فرهاد به جای بیستون دل میکند . . .
شب قراریست که ستاره ها برای بوسیدن ماه می گذارند
و چه زیباست شرم زمین که خودش را به خواب می زند . . .
همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که
در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود!
دیدی همان یک مشت دانه ی احساسی که پاشیدی
چه طور خیال پرواز را از سر این پرنده پراند؟!
برای من از دور دست تکان نده ، من تو را همین نزدیکی گم کرده ام . . .
باز یقه ام را چسبیده ای…
که برایم شعر بگو،
معشوقه…
شعر تویی
این نوشته ها بهانه اند…
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم . . .
در این زندان تنهایی ، به هر سو هرکجا هستم
از این بابت دلم شاد است که گاهی میکنی یادم . . .
آدم به خدا خیانت کرد!
خدا درد آفرید!
غم آفرید!
تنهایی آفرید!
بغض آفرید!
اما راضی نشد!
کمی فکر کرد!
و آنگاه عشق آفرید!
نفس راحتی کشید!
انتقامش را گرفته بود از آدم …!
لاله ی داغ دیده را مانم / اشک از رخ چکیده را مانم
دست تقدیر از تو دورم کرد / گل از شاخه چیده را مانم . . .
یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود / روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود
دیدگانم را چه دانی که دگر سویی نیست / به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود . . .
بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم / گیرم بخرندم ، به کسی کار ندارم
گر در هر دو جهانم نپسندد تو پسندی / من در دو جهان غیر شما یار ندارم . . .
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست ؟
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست ؟
از تو هم دل کندم و هرگز نپرسیدم ز خویش
چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست . . . ؟
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست / محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت/ که در این وصف زبان دگری گویا نیست .
عشق گلی است که اگر آن را به قصد تجزیه و تحلیل پرپر کنید
هرگز قادر نخواهید بود که آن را دوباره جمع کنید .. .
نظرات شما عزیزان: